به گزارش آسمان اقتصاد به نقل از آسو نیوز، جوانی، دورهای از شور، انگیزه، امید و جستوجوی جایگاه در جامعه است. اما وقتی این دوران طلایی، زیر سایه سنگین بیکاری قرار میگیرد، نهتنها آرزوها رنگ میبازند، بلکه پایههای سلامت روانی و اجتماعی جامعه هم به لرزه میافتد. بیکاری جوانان، تنها یک معضل اقتصادی نیست؛ بحرانی است چندلایه که تبعات اجتماعی، روانی و حتی فرهنگی آن تا سالها گریبان جامعه را میگیرد.
بیکاری؛ مانع تحقق هویت فردی و اجتماعی
برای بسیاری از جوانان، شغل تنها راه درآمدزایی نیست، بلکه مسیر تحقق شخصیت، استقلال، عزتنفس و حضور فعال در جامعه است. وقتی جوانی بعد از سالها تحصیل، تلاش و امید، نتواند وارد بازار کار شود، احساس بیارزشی، سردرگمی و سرخوردگی در او ریشه میدواند. این وضعیت در بلندمدت، سبب از بین رفتن انگیزه، بروز اختلالات روانی و انزوای اجتماعی میشود.
بیکاری و افزایش آسیبهای اجتماعی
۱. افزایش اعتیاد: نبود شغل، فراغت زیاد و بیهدفی، میتواند برخی جوانان را به سمت مواد مخدر سوق دهد؛ هم برای فرار از فشار روانی و هم برای پر کردن خلأ هویتی.
۲. گرایش به بزهکاری: جوانی که احساس بیعدالتی، تحقیر اجتماعی یا فقر میکند، ممکن است برای رسیدن به خواستههای خود به راههای غیرقانونی چون سرقت، قاچاق یا کلاهبرداری کشیده شود.
۳. افزایش خشونت: بیکاری میتواند سبب افزایش تنشهای درون خانواده، خشونت خانگی، یا پرخاشگری در روابط اجتماعی شود.
۴. ازدواجهای ناکام یا به تعویقافتاده: نداشتن شغل پایدار، بسیاری از جوانان را از تشکیل خانواده بازمیدارد، یا آنها را وارد ازدواجهای ناپایدار و پرتنش میکند. این مسأله بهطور مستقیم بر نرخ طلاق، افسردگی و احساس تنهایی اثر میگذارد.
۵. مهاجرتهای بیهدف: بسیاری از جوانان بیکار، برای یافتن فرصت شغلی دست به مهاجرتهای داخلی یا خارجی میزنند؛ گاهی بدون برنامه و هدف، که خود منشأ مشکلات دیگر از جمله حاشیهنشینی، آسیبهای فرهنگی و گسستهای خانوادگی میشود.
پیامدهای روانی بیکاری بر جوانان
بیکاری میتواند باعث بروز احساساتی چون یأس، اضطراب، خشم، شرمندگی و افسردگی شود. جوانی که شاهد بینتیجهبودن تلاشهایش است، کمکم خود را با افراد موفق مقایسه میکند، حس شکست در او تقویت میشود و اگر حمایت عاطفی یا راهنمایی مناسب دریافت نکند، ممکن است دچار بحران هویت یا حتی تمایلات خودویرانگرانه شود.
بیکاری و کاهش سرمایه اجتماعی
جوان بیکار، کمتر در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی یا مدنی مشارکت میکند. این عدم مشارکت، سرمایه اجتماعی جامعه را کاهش میدهد و شکاف میان نسلها و طبقات اجتماعی را بیشتر میکند. همچنین جامعهای که نتواند از انرژی و توان جوانانش بهره بگیرد، بهمرور دچار فرسودگی و رکود خواهد شد.
راهکارها؛ چطور میتوان بحران بیکاری جوانان را کاهش داد؟
۱. توانمندسازی از دوران مدرسه: آموزش مهارتهای زندگی، کارآفرینی و شغلی از سنین پایین میتواند جوانان را برای ورود به بازار کار آماده کند.
۲. حمایت از استارتاپها و مشاغل خانگی: ارائه وامهای بدون بهره، آموزش تخصصی و ایجاد بازار فروش برای جوانان میتواند گرههای زیادی را باز کند.
۳. اصلاح نظام آموزشی: پیوند زدن آموزش دانشگاهی با نیازهای واقعی بازار کار، باعث کاهش شکاف تحصیل و اشتغال میشود.
۴. جذب سرمایه و توسعه مناطق محروم: ایجاد فرصتهای شغلی در شهرهای کوچک و مناطق کمترتوسعهیافته، مانع تمرکز بیکاری در حاشیه کلانشهرها خواهد شد.
۵. حمایت از کارورزی و تجربهآموزی: جوانانی که سابقه کاری ندارند، باید از طریق طرحهای کوتاهمدت وارد فضای واقعی کار شوند.
سخن پایانی
بیکاری جوانان، نه تنها خاموشکردن موتور توسعه یک کشور است، بلکه چراغی قرمز برای آینده اجتماعی آن نیز هست. اگر نخواهیم یا نتوانیم این بحران را مدیریت کنیم، باید منتظر گسترش آسیبهایی باشیم که نهفقط فرد بیکار، بلکه کل جامعه را درگیر خواهند کرد. جوانی، سرمایه است؛ نگذاریم این سرمایه در سایه بیکاری فرسوده و از بین برود.