به گزارش آسمان اقتصاد، طبق آمارهای رسمی، قیمت مسکن در شهرهای بزرگ چندین برابر درآمد سالانه یک خانوار معمولی است. این شکاف عمیق میان درآمد و هزینه خرید یا اجاره مسکن، باعث شده بسیاری از جوانان از تصمیم به ازدواج منصرف شوند یا سالها آن را به تعویق بیندازند. در نتیجه، سن ازدواج بالا رفته، نرخ تولد کاهش یافته و آسیبهای اجتماعی مانند افسردگی، طلاق عاطفی و روابط ناپایدار افزایش یافتهاند.
از سوی دیگر، افزایش هزینههای اجارهنشینی نیز فشار سنگینی بر خانوادههای تازهتشکیل شده وارد میکند. جوانانی که با حداقل درآمد و وامهای سنگین وارد زندگی مشترک میشوند، با نوسانهای بیپایان اجارهبها، ناامنی مسکن و اضطراب مالی دستوپنجه نرم میکنند.
این شرایط در حالی رقم خورده که برنامههای حمایتی دولت در حوزه مسکن یا ناکارآمد بوده یا بهدرستی اجرا نشده است. وامهای مسکن پاسخگوی هزینهها نیستند و پروژههایی مانند مسکن ملی، هنوز نتوانستهاند تأثیر ملموسی بر کاهش فشار بازار داشته باشند.
اگر سیاستگذاران به دنبال بهبود وضعیت ازدواج و خانواده در جامعه هستند، توسعه مسکن ارزانقیمت، کنترل سوداگری در بازار مسکن، تسهیل اعطای وام و ارائه بستههای تشویقی برای زوجهای جوان باید در اولویت قرار گیرد. در غیر این صورت، ادامه روند فعلی، نهتنها خانواده را به حاشیه میبرد، بلکه آینده اجتماعی و جمعیتی کشور را نیز با چالش مواجه خواهد کرد.
نویسنده: مهساباغفلکی